گفتهبودم نسبت به خیلی از واژهگان حساسیت گرفتهام. یکی از آنها "انسان" است و دیگری "انسانیت" است. از اینکه انسان هستم حالام به هم میخورد. سالها و شاید قرنها است که عدهای پیامبر و شاعر و روشنفکر و مصلحتاندیش، این واژه را بزرگ کردهاند. پیش از این هر چیز زشتی میدیدم، میگفتم انسانی نیست. میگفتم خلاف انسانیت است. برادرم از همان اول طرفدار لذتگرایی بود و میگفت:" همه چیز خوب است برای انسان." این حرف را وقتی زد که من دیگر گوشت نمیخوردم. میگفت:" همه چیز باید در خدمت بشریت باشد." آن زمان به او گفتم این کار انسانی نیست و میگفتم خشونت دارد. توحش دارد. کثیف است و او مصرانه میگفت:" انسان است که تصمیم میگیرد. اگر گوسفند، گوسفند شدهاست لیاقت او این بودهاست و من که انسان هستم لیاقتام این است." اکنون دیگر به حرفاش یقین دارم. همهی این چیزهایی که به نظرم کثافت بود، همهاش انسانی است. همه و همه و نمیدانم من چهگونه میان انسانها بر خوردهام. کشتن انسانی است. عربدهکشی انسانی است. تجاوز انسانی است. به بند کشیدن انسانی است. حتی خدا با تمام ابتذالاش انسانی است. گیرم بگویید که انسانی از نوع قرن بیستم است. اما اشتباه. اشتباه محض است. انسان از زمانی که خود را از جرگهی حیوانات و حیاتوحش جدا کرد، انسان شد و هر انسانی نشانی از ویرانیاست. که برعکس آنچه شاملو به دروغ میگوید:" حضور انسان آبادانیست." من میگویم انسان ویرانگر است. که شاملو خود انسان بود. با این خط از شعر شاملو موافقم:" انسان بودن تجسد وظیفه بود." و تجسد وظیفه است. جسدی که بو گرفتهاست. جسدی که روح ندارد. جسدی که فقط وظیفه میشناسد و بس. آنچه شاملو آنرا توانایی انسان مینامد، بدبختی اوست که ویرانی به بار میآورد. تنها یک انسان و در دستگاه انسانی خودش میتواند، چنین مغرورانه خود را اشرف مخلوقات بداند. مخلوقاتی که تنها او آنها را مخلوقات مینامد. و بعد جانشین خدایی میشود که خود زادهی او است و برای او خدایی میکند تا روابط علیاش بهوجود آید. هر خدا را مخلوقی است و هر معبودی را عابدی! غافل از اینکه این واژهگان تا چه حد او را در بند کردهاند و تا چه حد او را بنده کردهاند. واژهگانی چون خدا و انسانیت. در حالیکه حیوانات از همهی این صفات و تعدها وارستهاند. آزادهاند. بیخیال حوصلهی قلنبهگویی ندارم. فقط تنها چیزیکه مانده اینکه انسانیت، حسرتا! تف. تف. تف. تف..... پینوشت: به اولین کسی که میآید به اینجا. لطفی بکن، برای اینکه همین چهار تا خوانندهی من هم به صفر نرسد، به جای من پینگ کن. خدا صد در دنیا و هزار در آخرت عوضاش بهت بلاگرولینگ بدهد.
|
![]() |
ارتباط با منmehrdad.goorkan AT gmail |