<$BlogRSDUrl$>

 


عصمت ننگین 


جنون ویران انسانی که
زنده‌گی‌اش را بر سر راهی نهاده‌است
که نیمه‌شبی دخترکی معصوم را به خود کشد
ویران می‌کند
آن سو دخترک از ترس مویه‌ای کشد
و ترس زبان‌اش را به کام فرو برد
و آن گاه دخترک
بهت‌زده و بهتان‌خورده
به معصومیت ازدست‌رفته‌اش می‌نگرد
و مرد، مغرور هم‌چنان بر سر راه
ورود معصومان را پاس می‌دارد!