" اهورامزدا نفرین میکند به کسی که چارپایان را بکشد." اشو زرتشت- گاتها- 32
" لا تجعلو بطونکم مقابرالحیوانات": " شکمهای خود را مقبرهی حیوانها نکنید." علی بن ابیطالب " مکشید، با محبت باشید و سیر دایرهی تکامل جانوران را خراب نکنید." قانون اول بودا " و ما من دابه فیالارض و لاطائر یطیر بجناحیه الا امم..." :" محققا بدانید که هر جنبندهای در زمین و هر پرندهای که با دو بال در هوا پرواز میکند همگی طایفهای مانند نوع بشر هستند..." قرآن- سورهی انعام- آیهی 38 امروز، چندین هزار جانور چارپا توسط حیوان دوپا( انسان) به مزبح میروند. چارپایانی که از آغاز برای زیستن متولد نشدهاند. آنها را انسان میپروراند. آنها موجوداتی مسخشدهاند که سالها پیش توسط موجودی دوپا از دامان طبیعت جدا شدهاند. انسان آنها را به حیات نکبتشان عدات دادهاست. تا مثلاً برای او سرمایهای شوند. حالی که اصلاً معلوم نیست که این سرمایه به چه کار انسان میآید؟! گیرم قرنها پیش مردم بر این باور بودند که انسان نیازمند به خوراک حیوانات است( هرچند این فرض بر گذشتگان غلط است.) اما اکنون سالهاست که نه تنها برتری خوراک گیاهی بر خوراک حیوانی هم از لحاظ روحی و هم به لحاظ جسمی ثابت شدهاست؛ بلکه بسیاری از امراض جسمی و روانی به خوراک حیوانی نسبت داده میشود. برای نمونه ریشهی بسیاری از رفتارهای خشونتآمیز به استعمال گوشت برمیگردد. و از لحاظ جسمی نیز ریشهی آپاندیس، نقرص، اسهال( و بسیاری دیگر از بیماریهای گوارشی)، رماتیسم، سل و بسیاری دیگر از بیماریها به استعمال گوشت میرسد. همچنین در طول تاریخ بسیار اقوام و انسانهای برومند توانایی به لحاظ فکری و بدنی بودهاند که تنها گیاه خام استعمال میکردهاند. به عنوان نمونه از پیشوایان دینی، اشو زرتشت، بودا و علی بن ابیطالب گیاهخوار بودهاند. همچنین در میان اندیشمندان و فلاسفه کسانی چون ابنسینا، افلاطون، ارسطو، نیوتن و... گیاهخوار بودهاند. که خود مدرک مستدلی بر این است که گیاهخواری نه تنها نقصانی برای بشر ندارد؛ بلکه اسباب ترقی او را هم به وجود میآورد. با همهی این احوال هنوز جنبشی در جامعهی بشری برای حذف خشونت علیه حیوانات و روی آوردن به غذای سالم و اصلی خود به وجود نیامدهاست. هنوز میان بسیاری از افراد حتی از طبقهی روشنفکر خرافهی ضعیف شدن انسان گیاهخوار وجود دارد. هنوز هم بسیاری از افرادی که هر روز در خطابههای سنگینی کشتار را محکوم میکنند، به هنگام غذا خوردن، هیچ توجه نمیکنند که خودشان همان کاری را میکنند که ساعتی پیش آن را به شدیدترین لحن منکوب کردهاند. به راستی که انسان به عینه تبدیل به مجودی جانی، ریاکار و دروغگو شدهاست. بسیارند کسانی که دم از اخلاق میزنند و در رفتار خود نسبت به طبیعت زشتترین کارها را روا میدارند و پسمایههای فکریشان، آکنده از اندیشهها، لذتها و اعمال ضد اخلاقی است. هر چند خودم هیچ به اخلاق بشری پابند نیستم با این حال این را میگویم تا اوج ریاکاری و دروغگویی انسان را بنمایانم. انسان، نه تنها طبیعت را نابود میکند؛ بلکه خود را نیز بر پرتگاه تباهی جای میدهد. چیزی که برایم عجیب است، اینکه در جهانی که تنها ارزش موجود( چیزی که اکثریت بر آن اتفاق نظر دارند) حفظ حیات و رفاه انسانها ( یا همهي انسانها و یا طبقهای خاص که موضوع بحث من نیست.) است و در جهانی که با هر گونه سنتی در جهت رسیدن به مدرنیسم مبارزه میشود. چرا هنوز تا این حد این خرافات رواج دارد و زندگی انسان را تهدید میکند؟ و چرا هنوز به مهمترین نیاز بشر( خوراک) پاسخی دروغی داده میشود؟ گو اینکه ضحاکان پیشبرندهی مدرنیسم دنیا، خود در ذات وجودی خود خرافهپرست هستند و هر چه بیشتر در بازتولید آن میکوشند تا در جهت رسیدن به اهداف ددمنشانهی خود از هیچ فریبی روگردان نباشند و هر روز گوشت مردار کسانی را که پیش از این زنده بودهاند؛ رنگ رزی کرده و به خورد بشر مسخشده لیکن مدرنیتهی امروزی دهند. " اگر تنازع بقا راست است، انسان تنازع فنا میکند. او میکشد. برای خوردن میکشد. برای شفا دادن میکشد. برای آمرزیدن میکشد. برای پوشش، برای زیور، برای پول برای جنگ کردن، برای علم، برای تفریح و بالاخره میکشد فقط برای کشتن. پادشاه ستمگر غدار پرآز و خونخوار است که همه چیز را میخواهد و به هیچ چیز ابقا نمیکند و هنوز به خودش دلداری زندگانی بهتری را در دنیای دیگر میدهد!" صادق هدایت- فواید گیاهخواری امیدوارم اگر بشر از این جهل مرکب هم رهایی نیافت، لااقل به این سطح از فرهنگ و شعور برسد که در قتل عام حیوانات هلهله و پایکوبی نکند. به امید روزی که بشر از طبیعت درس بگیرد و عوض کشتار به آشتی با طبیعت روی آورد. آنگاه شاید بتواند این لکهی ننگ را پاک کنند که تنها موجودی نباشد که در سطح گسترده همنوعکشی میکند. هر چند میدانم این روز دستنیافتنی است. اما امید داشتن که عیب نیست! هست؟!
|
|
ارتباط با منmehrdad.goorkan AT gmail |